احمد چینی: اگر به دنبال دنیا و آخرت هستیم، باید روضه خانگی را احیا کنیم
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۷۱۸۱
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، ایام شهادت حضرت زهرا (س) زمان رونق گرفتن مجالس عزاداری خانگی و زنانه است. مجالسی که برخلاف گذشته در طول ایام سال کمتر رونق دارد و بیشتر در مناسبتها شاهد برگزار آن هستیم. روضههای خانگی آثار تربیتی فراوانی دارد که در این خصوص احمد چینی پیرغلام آستان اهل بیت (ع) توضیحاتی ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روضه خانگی فاطمیه پدرم را همچنان ادامه دادهام
احمد چینی با اشاره به اینکه منزل ما اول هر ماه روضه خانگی بود و حجتالاسلام منزلالاجداد به خانه ما میآمد و حدود یک ربع روضه میخواند، اظهار داشت: من از این مجالس رشد کردم. یکی دیگر از مجالسی که در منزل ما بود، مجلس روضه فاطمیه بود که پدرم ایجاد کرد و بعد از پدرم نیز من این رسم را در منزل ادامه میدهم. روضه خانگی برکت بسیاری دارد.
مداح و بانی روضههای خانگی اخلاص بیشتری دارند
وی که با ماهنامه «خیمه» گفتوگو کرده است، افزود: من در گذشته روضه خانگی بسیار میرفتم، اما از زمانی که منزلم را از امامزاده یحیی تغییر دادم و دیگر نتوانستم پشت موتور بنشینم، کمتر روضه خانگی میروم، ولی الان مجالسی دارم که حدود ۵۰ سال است، یعنی از قبل ازدواجم، در آنها میخوانم. روضه خانگی برکت بسیاری دارد، زیرا اخلاص دارد و مداح و بانی در آن مخلصانه میخوانند.
مداحان در خانه خود هم روضه بگیرند
این پیرغلام آستان اهل بیت (ع) گفت: یک توصیه هم به همه مداحان، منبریها و همه مردم مذهبی و ولایی دارم که غیر از اینکه در جلسات هیأتها شرکت میکنید، مجالس روضه را در خانه خود راه بیندازید تا قالالصادق و قالالباقر و السلام علیک یا اباعبدالله در خانهتان بیان شود. نشانه برکت آن هم این است که در حدیث کساء داریم امیرالمومنین (ع) از پیامبر (ص) سوال میکند اجتماع ما در اینجا چه فایدهای دارد؟ ایشان میفرماید: در هیچ مجلسی نیست که ذکر ما اهل بیت (ع) شود، مگر اینکه خدا رحمتش را به آن نازل کند و فرشتگان حضور پیدا میکنند.
روضه خانگی مشکلات دنیوی و اخروی را برطرف میکند
وی افزود: در بخش دیگر ایشان میفرماید: هر دردی داشته باشند، درمان میشود و هر گرهای داشته باشند، برطرف میشود. بنابراین اگر به دنبال دنیا و آخرت هستیم، باید روضه خانگی را احیا کنیم، زیرا مشکلات دنیوی و اخروی را برطرف میکند.
باید روضه خانگی برپا کرد تا آفات این روزها رفع شود
چینی تصریح کرد: پیامبر (ص) فرمود: «مَثَل اهل بیت من در میان شما مانند کشتی حضرت نوح است» ایشان در جای دیگری میفرمایند: «به درستى که حسین (ع) مصباح هدایت و کشتى نجات است» ما باید این کشتی نجات را در این دوره و زمانه که آفات زیاد است تا جوانان را منحرف کنند، به خانهها بیاوریم و این با کرونا منافاتی ندارد و میتوان با حضور یک روضه خوان و جمع محدود خانواده روضه را برپا کرد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فاطمیه شهادت حضرت زهرا ماهنامه خیمه احمد چینی روضه خانگی اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۷۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این شهید حتی موقع به دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلیهایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدتهای خود را در عملیات غرورآفرین الی بیتالمقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه درپی میآید ماحصل گفتگو با محترمالسادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.
بیقرار رفتن بودبنابر روایت ایسنا، سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم میکرد. خدمت سربازیاش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش میگوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک میکرد. همیشه نماز را اول وقت میخواند و من بلافاصله پشت سرش میایستادم. نمازهای جماعتمان را هیچگاه از یاد نمیبرم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی میکردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار میداد. جمعیت به پادگان نزدیک میشد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضیها میگفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما میکشاند.» چند روز بعد پادگانهای ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوبارهای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.
خبر تولد فاطمهخدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش میگفتند: یکی از بچهها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی میخواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی میگذاشت. بعضیها از دور میگفتند:مبارکه! عدهای هم میپرسیدند:اسم دخترت را چی میگذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!
فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچهها میخواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات میمانم.
شهادت در بیت المقدسهمرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپارهای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای نالهای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. میدانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی میخواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه میگوید وقتی به شهادت رسید کوچکترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهرهاش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.
بدرقه با دعای خیرقبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالیکه سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه میخواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمیبینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!
فاطمه و شهادت پدرخیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیتالمقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه میکرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.
از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامهای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایتمدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیههایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901499